مردم چنانند که ابو سعید میگوید:
گاهی چندان حرمت و قبول پدیده آمد از خلق، که مریدان می آمدند و توبه میکردند و همسایگان نیز از حرمت ما خمر نمی خوردند تا چنان شد که پوست خربزه ای از دست ما افتادی به قیمت بیست دینار می بخریدند.
همین مردم چندی بعد به گفته ابو سعید چنان بودند که:
هرکه ما را قبول کرده بود از خلق، رد کرد تا چنان شد که به قاضی شدند و به کافری ما گواهی دادند و به هر زمینی که ما را آنجا گذر افتادی گفتندی که از شومی این مرد درین زمین نبات نروید.
هرچند ابوسعید این ها را آزمون حق میدانست اما واقعیتی بزرگ است که به قبول و رد اکثریت خلق نباید بها داد و بر اثر ایشان نباید رفت.
چنان که در کلام خالق بارها آمده است:
<اکثرهم لایعقلون، اکثرهم لایشعرون، اکثرهم لایتفکرون، اکثرهم لایهتدون>
نظرات