پیام یک عزیز از بحرین :
« دم دمای مغرب یه دفعه خانوما شروع به هلهله و تکبیر گفتن کردن. روی موبایل ها خبر اومده بود که قوای ایران وارد بحرین شدند ... ای کاش این خبر صحیح بود ای کاش... بچه ها خیلی دعا کنید خیلی »
حادثه ای در راه است ...
جامعه ایرانی به سمت زندگی های تهی از "خود" و پر از "من" حرکت میکند.
چه ماهی صد هزار تومان درامدم باشد چه صد میلیون، نباید در انتخاب طرف مقابل برای ازدواج تاثیر داشته باشد.
ثوابت شخصیتی باید عامل انتخاب باشند. نه متغییرها.
کسی که بر اساس متغییرها انتخابت میکند با تغییر آنها از انتخابش پشیمان میشود.
بنابراین دروغگوها کور خوانده اند. اگر اینطور انتخابم کرد آنموقع است که همه زندگیم را به پایش میریزم و نوکریش خواهم کرد.
6 نفر را جمع میکنند دور یک میز، 2 ساعت از وقت رسانه ملی را میگیرند که در مورد 90 دقیقه جفتک زدن عده ای دیگر مذخرف بگویند. درحالی که از تعداد افرادی که شب گرسنه در این کشور خوابیده اند بی خبرند. برید به جهنم.
به هر سو مینگرم فاحشگان تنشان را نسیه به نگاهم میفروشند.
تمام چراغهای اتوبان چمران یک ذره از شمع وجود آن اَبَر مرد نمیشوند.
فمنیست ها با طبیعت هم دعوا دارند.
مَثل آنها مَثل کسانیست که میخواهند گاو و بلبل هردو هم پرواز کنند هم زمین را شخم بزنند!
همسفری خواهم که معنای "بودن" را از من طلب کند ، نه دلفریبیهای بچه گانه این سرای گذرا و اسباب بازی های رنگارنگ این معبر ِ تنگ را !
گمشده ای گرانبهاتر در میان است و فقط یکبار فرصت متولد شدن.
سایت اصلی حزب پیروز انتخابات فرانسه نیز با دروپال طراحی شده است.
http://www.parti-socialiste.fr
اکنون در دنیای شما جز با شوق خدمت به مادر زنده نیستم و از میان همه دلبستگیها و جلوههای رنگینش دلخوشیای جز مادر ندارم.
جانم فدای دم و بازدمت
3 روز کویر روستای مصر،
3 روز کویر ورامین،
و الباقی
خرم آباد، دوکوهه، شوش دانیال، دزفول، شوشتر، دهلاویه، فکه، خرمشهر، شلمچه، آبادان، اروند، طلائیه، جزیره مجنون، هویزه.
و حال که به تهران برگشتم
حس پدرم آدم را دارم، آنگاه که از بهشت به زمین هبوط کرد!
سال جدیدتان به زیبائی حوریان و پر از صلح و آرامش و یار و بوس و کنار و چنار :)
چه دعا گویم که تو خود جاری کننده کلماتی بر زبانم.
کاش این جمله که «نحوه سوار شدن مسافرین در ایستگاههای اول خطوط مترو برای تصاحب صندلیها، گویاترین و بی رودرواسیترین نمونهی آماری از فرهنگ متن اجتماع تهران است» واقعیت نداشت :(
از چه رو بیمناکی در حالی که امیرالمومنین ع فرمودهاند:
« فَلَیْسَ مِنْ قَطْرَةٍ تَقْطُرُ إِلَّا وَ مَعَهَا مَلَكٌ حَتَّى یَضَعَهَا مَوْضِعَهَا»؛
هر قطره ای از باران که به زمین نازل می شود فرشته ای همراه آن است تا آن را در مکانی که مقدر شده قرار دهد.
تصور مالکیت ما بر اموال توهمی بیش نیست.
از همین جهت خیال اینکه خودمان به کسی چیزی بخشیدیم یا کمک کردیم از بیخ اشتباه است، زیرا جز این نیست که مالک عالم بر ما منت نهاده و در ارادهاش، بخشش از اموالی که موقتن در اختیارمان قرار گرفته است از دست ناتوانمان به دیگران را رقم زده است.
و اگر چنین شد این خود نعمتی است و شُکر بایستهی آن!
خدای من!
هرچه هست از آن توست؛
پس چگونه است که گاهی جرائت تخیّل مالکیتم را در سر میپرورانم!!!
غنای ما به داشتهها نیست؛ به نخواستههاست.
و فقر ما به نداشتهها نیست؛ به خواستههاست.
و این درس آموختهی اربعین حسینی امسال در راه نجف تا کربلا بود.
با پای پیاده عازم صحرای جانفشانی ِ یک شمع و 72 پروانهی وی هستم تا در اربعین تربتش را سجده گاه ِ عرض ارادت و حقارت و ندبه و توبه و شکر و استغفار به درگاه کریم نمایم و کیست جز مولا حسین.ع که واسطهی پذیرش این بیآبرو گردد؟!
از همه دوستان تمنا میکنم، هر ملالی از این بنده دیدهاند را به پای جائز الخطا بودن انسان بنهید و همه را درهم ببخشایید و حلال کنید.
به حضرت ِ لاینام میسپارمتان.
پنجشنبه
15 دی سنه 1390 ه.ش
11 صفر سنه 1433 ه.ق
5 ژانویه سنه 2012 میلادی
بعضیا هم ذاتاً نمکنشناسند؛ انگشت پر از عسل را یک عمر در دهانشان بگذاری و بمکند آخر گاز میگیرند!
به قول شاعر:
سگی را لقمه ای هرگز فراموش نگردد ور زنی صد نوبتش سنگ
وگر عمری نوازی سفلهای را بکمتر تندی آید با تو در جنگ
اس ام اس وارده: عزیزانی که هواپیمای بدون سرنشنین رو سالم نشوندن زمین، بی زحمت این هواپیماهای باسرنشین رو هم سالم بنشونن؛ ممنون :دی
تماشای بزم ستارگان را در آسمان زیبای شب از دست مدهید. حیف است به جان خودم. رقص راه شیری نیز خود حکایتیست...
اس ام اس وارده: عزیزانی که هواپیمای بدون سرنشنین رو سالم نشوندن زمین، بی زحمت این هواپیماهای باسرنشین رو هم سالم بنشونن؛ ممنون :دی
بی شک انتهای سال 2012 هیچ شباهتی با ابتدای سال 2012 نخواهد داشت.
اصالتِ یلدا در گعده و دور هم نیشنی و بهره از شب طولانیست. نه در شادی یا حزن. حال که محرم هست میتواند گعده ای باشد با ذکر حسین.ع.
نجوم علمیست که بردباری و فروتنی حاصل آن است.
نکته مهم این است که: عاشورای 61 زمینه ظهور مهدی.عج در عاشورایی دیگر میان سیل دلهای شور گرفتهی شیعیان از ماتم حسینی و از کینه به قاتلان حسین.ع را فراهم کرد؛ شوری که دیدهایم چگونه قدرت فتح دارد...
همه سرزمینها ملک و دارائی ِ خداست و هیج سرزمینی متعلق به دیگری نیست.
همه مرزهای سیاسی بایست برچیده شوند و نوع انسان به تمام کره خاکی به عنوان میهن و به تمام انسانها به عنوان هم میهن غیرت و عشق بورزد و از همه آنان دفاع کند.
در قبر میگذارندت و حشرات درون زمین پوستت را می شکافند و خشت و خاک گور بدنت را می پوشانند.
تندبادهای سخت آثارت را نابود می کنند، و گذشت شب و روز، نشانه هایت را از میان بر می دارد.
بدن ها، پس از آن همه طراوت متلاشی می گردند، و استخوان ها بعد از آن همه غرور پوسیده می شوند...
از کلام امیرالمومنین علی علیه السلام
قرآن کریم انسانها را در آخرت به سه دسته تقسیم میکند: مقربین، اصحاب یمین، اصحاب جحیم.
لاکن برای دسته اول و دوم نعماتی مشابه برمیشمرد، تفاوت بین این دو در دوجهان جای بسی تامل دارد.
در همین افکار غرق بودیم که ندا آمد: کلاه خودتو بگیر جزو گروه سوم نشی بدبخت، تورو چه به فضولی در گروه اول و دوم!
» تاملات بین الصلاتین در سوره مبارکه واقعه
مخاطب سایبری رو به تنبلی میرود. بخصوص با شبکه های اجتماعی مینیمالخوان پَروَر! و به مرور از حوصله خواندن مطالب عمقی و بلندتر کم میشود. و حتی وبلاگنویسی که آن هم مجازیست، به آفسایت شوت میشود. در نتیجه پس از مدتی جمعیتی که فقط به مطالعه سایبری آن هم از نوع مینیمال تکیه دارند، به اقیانوسی با عمق یک سانتیمتر شباهت پیدا میکنند.
شیخ ما رو به مریدان گفت :
مهربانی و محبت در قاموس انسان خودخواه جایی ندارد.
و ما بر این گفته حاشیه میزنیم که :
که اگر هم مهری ازو دیدی بدان که کوتاه و مصلحتیست و به سرعت رنگ عوض میکند.
میزان طول و عمقِ جیب افراد است :|
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ ؟
أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بالْبرِّ وَتَنسَوْنَ أَنفُسَکُمْ ؟
زندگی قصهی حرکت در جاده ای پر از کوه و دشت و کویر و دریا و صخره و.. است؛
در پرده های مختلف آن زیاد به تماشا منشین، توشه گیر و گذر کن
فاحشه قضائی یعنی قضاوتی که هرکسی بتواند در آن اعمال نفوذ کند :|
گرچه از آتش دل چون خُم می در جوشم
مهر بر لب زده خون میخورم و خاموشم
آقاجان، فرزند زهرا،
خودت شاهدی چه میکنند با منتظرانِ از جان و مال گذشتهات
...
میگفت برای مرد غرورش از همه دنیا مهم تر و برای زن احساسش، در نتیجه هیچ کدام را نباید شکست
گفتم مردی میشناسم احساسش با غرور ِ زنی شکست
و این معادلهی دو مجهولی سکوت را تا انتها مهمان مجلس کرد
.
پیام یک عزیز از بحرین :
« دم دمای مغرب یه دفعه خانوما شروع به هلهله و تکبیر گفتن کردن. روی موبایل ها خبر اومده بود که قوای ایران وارد بحرین شدند ... ای کاش این خبر صحیح بود ای کاش... بچه ها خیلی دعا کنید خیلی »
حادثه ای در راه است ...
دیشب در تاملات زیرپتویانه برای هزارمین بار به این نتیجه رسیدم که:
انتهای هر علمی باید آگاه شدن به هیچ و پوچ بودنِ ادعاهای آدمی در مقابل عظمت جهان و خالق اون باشد. بنابر این علمی که به تواضع و افتادگی در مقابل خدا و خصوصاً بندگان خدا منجر نشه از عطسه بُز بی ارزشتر خواهد بود، چه دکتر چه آیت الله.
این نکته یکی از اصول بنیادین در شناخت آدمهاست.
محبت به کمال نرسد جز میان دو تن که یکی دیگری را صدا کند:
ای من!
محبت به کمال نرسد جز میان دو تن که یکی دیگری را صدا کند:
ای من!
همچو منصور که بانگ بر زد:
انا الحق!
گفت آن یار کزو گشت سر دار بلند
جرمش آن بود که اسرار هویدا می کرد
از وقتی یادمه میگفتن ملت ما صاحب تمدن ۲۵۰۰ ساله هست ! قربونش برم !
اما این چه تمدنیه که بعد این همه سال، هنوز فرهنگ تشکیل یه صف نونوایی از توش درنیومده؟ (صف نونوایی نمونه ای از خروار)
با بوق و کرنا کردن تمدن ۲۵۰۰ ساله کی رو میخایم گول بزنیم؟ کی رو میخایم راضی کنیم؟ خودمون رو؟
با ادعا، غرور کاذب، خودبرتر بینی، شعار و غیره ؛ فرهنگمون مترقی میشه یا ساخته میشه یا غنی میشه؟! کدومش؟!
«سكر الغفلة و الغرور ابعد افاقة من سكر الخمور!؛ مستى غفلت و غرور از مستى شراب طولانىتر است. مولا علی(ع)»
ابو حنیفه روزی از کویی میگذشت ، کودکی را دید در گِل بمانده؛
گفت: ای کودک! هوش دار تا نیفتی.
کودک گفت: افتادن من بس سهل است، اگر بیفتم تنها باشم،
تو هوش بدار که نلغزی که اگر پای تو بلغزد، همه مسلمانان از پس تو در آیند و بلغزند!
اگر نداری طلب کن و اگر داری طرب کن
اگر آیی در باز است و اگر نیایی خدا بی نیاز است
خواجه عبدالله
دلیل الحبّ ایثار المَحبُوب عَلی من سَواه
گواه عشق ، گزینش محبوب است بر ماسوای او
شمع مظهر در اميختگي جسم وروح است
ميداني كار شمع چيست؟
سوختن وافروختن
گريستن و گداختن و دم بر نياوردن
ايستادن وذوب شدن در زير باران اشك و با شعله سوزان اتشي كه از عمق وجودش بر ميايد
روشني بخشيدن و راه نشان دادن
شمع بر گونه انسان است
انساني كه ميفهمد ميسوزد
روشنايي ميبخشد
و دم بر نمي آورد
آيا تا به حال به سوختن شمع نگريسته ای...
روحتان به پرواز در مي آيد وبا شعله شمع عجين ميشود و رنگ خدايي ميگيرد ...
چه بسا انسانهاي بي شماري كه ماننده شمع در حال سوختن هستند ...
حتي از شمع سوزناكتر و گداخته تر و خالصانه تر ...
شعله شمع در قياس عظمت سوختن متواضعانه و بي ادعايشان شرمگين است...
سوختن نه از بهر خود که برای دیگران ،
گفتن نه از درد و رنج خود كه بيان درد و رنج ديگران ،
روشنايي بخشيدن نه به راه خود كه براي روشنايي راه ديگران...
"تقديم به انسانهاي عاشق و شمع گونه"
پیام یک عزیز از بحرین :
« دم دمای مغرب یه دفعه خانوما شروع به هلهله و تکبیر گفتن کردن. روی موبایل ها خبر اومده بود که قوای ایران وارد بحرین شدند ... ای کاش این خبر صحیح بود ای کاش... بچه ها خیلی دعا کنید خیلی »
حادثه ای در راه است ...
نظرات