امّا انسان ، هنگامی که پروردگارش وی را می آزماید ، و عزیزش می دارد و نعمت فراوان به او می دهد ، می گوید: پروردگارم مرا گرامی داشته است.
و امّا چون وی را می آزماید و روزی اش را بر او تنگ می گرداند ، می گوید: پروردگارم مرا خوار کرده است.
نعمت چیست؟
«فَأَمَّا الْإِنْسانُ إِذا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَکْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَکْرَمَنِ،
وَ أَمَّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهانَنِ»
امّا انسان ، هنگامی که پروردگارش وی را می آزماید ، و عزیزش می دارد و نعمت فراوان به او می دهد ، می گوید: پروردگارم مرا گرامی داشته است.
و امّا چون وی را می آزماید و روزی اش را بر او تنگ می گرداند ، می گوید: پروردگارم مرا خوار کرده است.
(فجر/15/16)
اغلب مردم داشتن دارایی ها و بهره مندی بیشتر از دنیا را نعمت میدانند و با همین فرض معادلات و فرضیات دیگری در ذهن خود میچینند. اما مگر جز این است؟
نعمت حقیقی آن است که پایدار باشد و فکر و قلب انسان را راحت کند تا به حقیقت سعادت میل پیدا کند. وقتی میلیاردها از آن یا سلامتی جسمی در آن با آتش سوزی و حادثه ای به یک شب از بین میرود نمیتوان آن را نعمت دانست. در حالی که هر چه بر دارایی و بهره مندی در این دنیا افزوده میشود استرس از دست دادن و فراق از آن بیشتر بر نگرانی دلها و قلبها می افزاید. در بهترین حالت نیز باز مرگ فراق بین انسان و تمام آنچیزیست که آن را نعمت نام نهاده است.
خانه خالی کن دلا تا منزل سلطان شود
اگر این دارایی ها نعمت نیستند پس چیستند؟
آیات 15 و 16 سوره فجر که در ابتدا آوردیم گواه عدم اصالت این بهره مندی ها هستند.
اول اشاره به این است که داشتن یا نداشتن آن هیچکدام عامل تکریم و تضعیف یا عزت و ذلت نیستند. قرآن کریم از هر دو با ابتلاء یاد میکند.
دوم اشاره به این دارد که اساسا تمام آنچه در این دو روز دنیا موقتن در دست انسانها میچرخد و مدام از نسلی به نسل دیگر منتقل میشوند و در دست هیچ بنی بشری باقی نبوده است، جز وسیله ای برای امتحان و ابتلا نیست.
همگان در حال ابتلا و امتحان هستند؛ مثلا آنکه سلامت است مبتلا به سلامت است و آنکه بیمار است مبتلا به بیماری است؛ هر دو در جلسه امتحان قرار دارند. و هر دو این حالات موقت است.
آنکه سلامت است باید ظرفیت های خود در برابر دارایی دست و پا و جوارح سالم را با بکارگیری آنها در خدمت و مسئولیت های انسانی و اجتماعی و جهاد و هدیه کردن آنها در در بهترین اهداف و راه ها بالا ببرد و اینگونه در حال امتحان است.
و آنکه یکی یا چند از این جوارح سالم را ندارد با صبر در برابر آن و استفاده صحیح از سایر جوارح امتحان میشود.
بنابراین داشتن دست یا پا اصالت ندارد همانطور که نداشتن آن اصالت ندارد.
اصل با امتحان دادن و ابتلاء است. و هرکس مناسب طبع و نقاط ضعف و قوتش مبتلا است.
بنابراین از نگاه قرآن کریم که همان حقیقت حاکم بر عالم است، تمام آنچه اهل دنیا آن را نعمت میدانند، از مال و ثروت و سلامتی و خانواده و خواهران و برادران و پدر و مادر و نسبتهای خانوادگی، آبرو و عزت و شهرت و هوش و عقل و علم و طبیعت و منابع و همه همه، داشتن یا نداشتنشان اصالت ندارد و حمل معنای تکریم و نعمت یا تضعیف و نقمت بر آن اشتباه است. و جز آنکه اینها ابتلائات دنیا برای آزموده شدن برابر یکدیگر و ورزیدگی مقام انسانی و رتبه بندی مقام ابدی انسان است معنا و ارزش دیگری نخواهند داشت. و چه ارزشی از این بالاتر؟ که همه اینها وسیله اند برای کمال و کشف حقیقت عالم.
«لنبلونکم حتي نعلم المجاهدين منکم و الصابرين» (محمد/31)
البتّه شما را می آزماییم تا مجاهدان و صابران شما را باز شناسانیم.
«الذي خلق الموت والحياة ليبلوکم ايکم احسنُ عملا» (الملک/ 2)
همان که مرگ و زندگی را پدید آورد تا شما را بیازماید که کدامتان نیکوکارترید.
«انّا جعلنا ما علي الارض زينة لها لنبلوهم ايهم احسنُ عملاً» (کهف/ 7)
ما آنچه را که بر زمین است، زیوری برای آن قرار دادیم، تا آنان را بیازماییم که کدام یک از ایشان نیکوکارترند.
پس نعمت واقعا چیست؟
بنابراین نعمت آن است که پایدار باشد. اینکه انسان ابدیت زیباتری برای خود بسازد چرا که این ابدیت است که پایدار خواهد بود و مومنین در آن به درجات و مراتب مختلفی بهره مند خواهند شد.
و از خوشی ها و لذائذ بهشتی تا دیدار حضرت حق درجات نعمات در آن مختلفند. و هرچه ما را در ترفیع مقام ابدیمان کمک کند آن نیز نعمت است. همچون نعمت اسلام و ولایت.
آیا هیچ پایداری غیر از ابدیت یک انسان و کیفیت آن سراغ دارید؟
این حقایق در جای جای وحی (قرآن کریم) و احادیث اشاره شده است.
به قول عزیزی بزرگ: آقاجون! ما ابدیت در پیش داریم...
نظرات